.او می آید ... یوم ندعوا کل اناس بامامهم
الف: پیدایش وهابیت: رویکرد غرب به معنا و مهدویت شمار بی سابقه ای از مردم انگلیس که اکثریت آنان را زنان تشکیل می دهند در نتیجه شکاف عمیق میان کلیساهای کاتولیک و پروتستان، هر روزه به اسلام می گرایند. تعداد چشم گیر افرادی که هر روزه به اسلام روی می آورند سبب شده تا این دین به طور سریعی به عنوان مکتب عقیدتی حائز اهمیتی در این کشور به شمار آید. به عقیده »رز کندریک«، یک معلم تعلیمات دینی دبیرستان »هال« در انگلیس و نویسنده کتاب تحلیلی بر قرآن کریم در بیست سال آینده تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا می کنند مساوی و یا بالغ بر تعداد مسلمانان مهاجر به کشور انگلیس خواهد بود. وی هم چنین بر این عقیده است که: »اسلام همانند مسیحیت، یک دین جهانی است و هیچ ملیتی نمی تواند ادعا کند که اسلام منحصر به اوست«.
وهابیت یک تلقی خطرناک و قرائت خشک و خشن از اسلام است که توسط محمدبن عبدالوهاب در سرزمین حجاز ظهور نمود و با کشتارهای فجیعی سرانجام شبه جزیره عربستان را تسخیر نمود. محمد در سال (1115 هجری) در شهر عیینه چشم به جهان گشود و در سال (1207) وفات نمود پدرش از قضات حنبلی و در کودکی به او درس می داد اما دیری نپایید که متوجه اشتباهات فکری فرزندش گردید.
از نخستین کسانی که با این خرق عادت مخالفت و مبارزه کردند پدر و برادرش بودند که شاید بتوان گفت اولین کتابی علیه اعتقادات محمدبن عبدالوهاب توسط برادرش نگاشته شد.
محمد در همان اوان کودکی سخت مجذوب کتابهای ابن تیمیه حرانی و ابن قیم جوزی (هردو از علمای قرن هشتم) بود و خمیر مایه افکار و عقاید خود را از آنها گرفت.
محمد سفرهای زیادی نمود و مدتی نیز در اصفهان و قم تحصیل کرد سپس به موطن خود بازگشت و به نشر عقاید خود پرداخت مردم پس از آگاهی از عقاید وی، او را از شهر حریمله بیرون کردند و ناچار رهسپار زادگاهش شهر عیینه گردید اما خبر افکار و عقاید نادرست او به امیر احسا و قطیف رسید و به حکمران عیینه دستور داد وی را به قتل برساند محمد به ناچار به شهر درعیه پناه برد حاکم منطقه مزبور مردی از قبیله غنیزه به نام محمد بن سعود بود شیخ با وی ملاقات نمود و افکار خود را بر او عرضه داشت و به او اطمینان داد که به وسیله او می تواند بر تمام سرزمین نجد مسلط گردد.
ب: کارنامه وهابیت در بدو پیدایش
پیروان محمدبن عبدالوهاب با حمایت قوای تحت فرمان (محمد بن سعود) به شهرهای مختلف حجاز حمله کردند و برای ترویج وهابیگری و در واقع کشور گشایی دست به کشتار و خون ریزی عجیبی زدند و اموال زیادی را به تاراج بردند.
بعد از وفات محمدبن عبدالوهاب پادشاهان سعودی برنامه های او را دنبال کردند و دایره حکومت خود را گسترش داده و بر تمام نجد و حجاز تسلط یافتند.
از جمله اعمال بسیار وحشتناکی که در تاریخ وهابیت ثبت گردیده قتل عام مردم طائف و از آن وحشتناک تر کشتار بی رحمانه مردم عراق به ویژه شهر کربلا است برخی مورخان عدد کشته شدگان کربلا در جریان حمله وهابی ها را یکصد وپنجاه هزار تن! نوشته اند و می گویند جوی خون در کوچه های کربلا به راه افتاد و جالب این که اسم این کار را جهاد فی سبیل الله و مبارزه برای نشر توحید می گذاردند.
ج: وهابیت در دوران معاصر
از جمله میوه های تلخ این شجره خشونت در عصرما، «طالبان» در افغانستان و «سپاه صحابه» در شبه قاره و «القاعده» در کل خاورمیانه هستند و دیدیم که هر کدام از این ها چه تصویر زشتی از اسلام در اذهان و عقول جهانیان ترسیم کردند و چگونه توانستند چهره سپید اسلام را در وجدان جهانی با مرکب جهل و جمود سیاه کنند و ضربه ای را که آنها به اسلام (که در حال پیشروی در جهان است) وارد آوردند ضربه ای جبران ناپذیر است.
ملت مجاهد افغانستان قوای ارتش سرخ روس را به زانو درآورده بودند و دولت دست نشانده شوروی را ساقط کردند، در مدت زمان کوتاه سلطه طالبان چنان به ستوه آمدند که به ناچار از میان بد و بدتر، بد را برگزیدند و برای رهائی از شر سلطه طالبان تن به ذلت اشغال دادند در عراق نیز چنان خشونت آفریدند که عرصه حیات بر ملت خسته و ستمدیده تنگ کردند. در الجزایر نیز چنان فاجعه آفریدند که خاطرات تلخ دوران استعمار یک بار دیگر تجربه و تداعی گردید.
د ـ تعلیمات وهابیت
خشونت جوهره ی تعلیمات وهابیت است و دلیل آن همان تلقی غلطی است که از چهار واژه (کفر و ایمان) و (شرک و توحید) دارند آنان با هیچ اندیشه دیگری سرآشتی و مدارا ندارند و در تحمیل عقیده خود بر دیگران ابدا مجامله و تعارف نمی کنند و به آسانی حکم کفر و شرک هر کس را صادر نموده و خون و مال عرض او را مباح می شمارند، در نتیجه:
1ـ وهابیت بدعتی است که عملاً باعث اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان جهان گشته و طبیعی است که از حمایت دول استعمارگر برخوردار باشد.
2ـ وهابیت فقط اعتقادات و افکار خود را حق دانسته و غیر خود را محکوم و بعضاً تکفیر می نماید، لذا تلقی نمودن این تز که وهابیت فقط در تقابل با تشیع است و همچنین وهابیت مساوی با اهل سنت تصور شود، خود دامی دیگر است که توسط دشمنان نهاده شده و بایستی به شدت با آن برخود نمود زیرا که وهابیت در مقابل با تمامی مسلمانانی است که ایده های آنان را باور ندارند و در این مصاف، جعفری با شافعی و مالکی و حنفی و ... هیچ فرقی با هم ندارند.
موج گرویدن به دین اسلام علی رغم ارائه تصویر و تبلیغات سوء در رسانه های غربی، روز به روز در حال افزایش است. در حقیقت گرایش به دین اسلام، از زمان انتشار کتاب سلمان رشدی، جنگ خلیج فارس و کشتار مسلمانان در بوسنی، شدت بیشتری پیدا کرده است و گرچه در تبلیغات غرب این گونه وانمود می شود که دین اسلام حقی را برای زنان قایل نشده و همواره آنان را در محرومیت قرار داده است، تعداد زنانی که روز به روز به اسلام می گروند نسبت به تعداد مردان، از افزایش بیشتری برخوردار است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا، تعداد زنانی که به اسلام گرویده اند چهار برابر مردانی است که در این کشور اسلام را دین خود قرار داده اند. بسیاری از تازه مسلمانان انگلیسی از طبقه متوسط جامعه هستند.
تحقیقی که مؤسسه اسلامی شهر »لیستر« انگلستان انجام داده، نشان می دهد که اغلب افرادی که به اسلام گرویده اند، حدود 30 تا 50 سال سن دارند. البته تعدادی از دانشجویان این کشور نیز به اسلام گرویده اند که این خود نشان از عقلانیت دین اسلام دارد. »محمد« یکی از تازه مسلمانان انگلیس می گوید: »خورشید اسلام در غرب طلوع خواهند نمود«. »عالیه حائری« روان شناس آمریکایی که 15 سال پیش به اسلام گرویده است بر این عقیده است که طلوع این خورشید آغاز شده است. وی که مشاور یک مؤسسه انتشاراتی ادبیات مذهبی است، تصریح می کند: »غربیان با تحقیق و با چشمان باز به اسلام گرایش پیدا می کنند«. به عقیده برخی افراد، در نتیجه تقابل و تعامل میان تعالیم مذاهب، افراد در کشورهای غربی با اسلام و آموزه های ناب آن آشنایی پیدا کرده و به اسلام روی می آورند برخی دیگر، موج تبلیغات منفی علیه اسلام در رسانه های غربی را سبب گرایش غربیان به دین اسلام و هر چه کامل تر نمودن اطلاعات خود نسبت به این دین می دانند.
از طرف دیگر غربیانی که از وضعیت جامعه خود به ستوه آمده اند - روی آوردن افراد به جرم و جنایت، اختلافات خانوادگی، مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی - اصول و قوانین مدنی اسلام را سرلوحه زندگی خود قرار می دهند. برخی از مستبصرین که قبلاً مسیحی بودند و در نتیجه اختلاف و شکاف میان کلیساهای مسیحیت و نامفهوم بودن واژه های تثلیث و مسیح به عنوان پسر خدا، دچار سرخوردگی شده اند.
برخی از این افراد نیز از طریق تحقیق و عقل گرایی به دین اسلام مشرف شده اند. »رز کندرلیک« در این زمینه می گوید: »زمانی که در دانشگاه دانشجوی رشته الهیات بودم، بحثهای زیادی در رابطه با ادیان الهی مطرح می شد که این خود عامل گرایش من به اسلام بود«. »مایمونا« که در یک خانواده مسیحی پرورش یافته است، در سن پانزده سالگی به اسلام مشرف شد. وی پس از بحث و تبادل نظر با زنان راهبه کلیسا و تحقیق درباره آموزه های دین مسیحیت، یهودیت، اسلام و آئین بودا و غیره، دین اسلام را به عنوان مکتب عقیدتی خود پذیرفت. »هدی خطاب« نویسنده کتاب زنان مسلمان که ده سال پیش در زمان تحصیل خود در رشته ادبیات عرب به اسلام گرویده است می گوید: »مبانی دین مسیحیت همواره در تغییر است و برخی نظرات آن پایه منطقی ندارد؛ اما اسلام همواره در اصول خود همانند به جا آوردن نمازهای پنج گانه و یومیه، استوار و قاطع است. نماز سبب می شود که مادام خداوند را در نظر داشته باشیم و ارتباط خود را با او قطع نکنیم«.
Design By : Pichak |