سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























.او می آید ... یوم ندعوا کل اناس بامامهم

مذهب حنفی یکی از پنج مذهب بزرگ اسلام و یکی از چهار مذهب اهل تسنن می باشد که طرفداران زیادی در جهان اسلام دارد موسس این مکتب فقهی امام ابوحنیفه است که ابتدا درباره زندگی نامه و عقاید ایشان بحث می کند.

1- امام ابوحنیفه: ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی مشهور به امام اعظم در کوفه متولد شد اجدادش در اصل ایرانی واهل کابل یا ترمذ بوده اند. ابوحنیفه در عصر عبدالمالک بن مروان خلیفه عموی به دنیا آمد و در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز، هوش و استعداد خود را در زمینه علمی نشان داد. او خود ذکر کرده که علم آموزی را نزد اصحاب عمرو اصحاب علی آموخته و در محضر یاران عبدالله بن عباس هم تلمذ کرده است مشهورترین استادش حماد بن ابی سلیمان اشعری بوده است که در فقاهت استادی مبرز بوده است از شاگردان ابوحنیفه نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد1- ابو یوسف ( فقیه) 2- ابو عبد الله محمد بن حسن شیبانی (فقیه و ادیب) 3- زفر بن الهذیل 4- حسن بن زیاد لولویی کوفی .
نبوغ ابو حنیفه وقتی پدیدار شد که مذهب فقهی مستقلی را تاسیس کرد البته او کتاب مستقلی را برای این مذهب تالیف نکرده ولی شاگردانش مثل ابو یوسف و محمد کتابهایی را تالیف کرده اند.

2- اصول مذهب ابو حنیفه
ابو حنیفه می گوید برای استنباط احکام نخست به کتاب خدای تعالی مراجعه می کنم ، اگر نتوانستم از کتاب خدا و سنت پیغمبر (ص) حکمی استنباط کنم از گفته های صحابه بهره گرفته و بقیه را رها می نمایم و به قول دیگری عمل نمی کنم منابع تشریعی ای که امام ابوحنیفه در استنباط مسائل به آنها اتکا می نمود عبارتند از : قرآن ، سنت نبوی ، اتفاق نظر مجتهدان صحابه و دیگران و قیاس . البته بعد از این چهار منبع نوبت به استحسان می رسد.

3-شرایط عمل به قیاس :
قیاس عبارت است از الحاق حکمی غیر منصوص به حکم منصوص هنگام وجود علت مشترک .
ابوبکر بن احمد بن ابی سهل سرخسی شرایط عمل به قیاس را در مذهب ابوحنیفه پنج چیز می داند 1- حکم اصل مقیس علیه ، به وسیله نص دیگری به آن اختصاص نیافته باشد 2- حکم معقول نباشد 3- فرع یعنی مقیس منصوص نباشد 4- حکم در مقیس علیه ، بعد از اثبات علت بر حال خود باقی بماند 5- قیاس متضمن ابطال لفظی از الفاظ منصوص نباشد.

4- ویژگیهای فقه امام ابو حنیفه :
1- آسانگیری در عبادات و معاملات : ایشان علاوه بر آب مایعات پاک دیگری را هم پاک کننده می دانند یا مثلا در مورد معاملات ، خریدن چیزی را که مشتری ندیده روا می داند و موارد دیگری که در کتابها ذکر شده است.
2- رعایت جانب فقرا و افراد ناتوان : وی زیور آلات زنان را دارای زکات می داند و در این زمینه کمکی به فقرا می شود ابوحنیفه حکمی دارند در باب این که فردی که بدهی اش به اندازه اموالش باشد ، لازم نیست بدهیش را بدهد.

3- تصحیح عملکرد انسان تا حد ممکن : در این زمینه ابوحنیفه مطالبی را ذکر نموده که از جمله آنها درست بودن ایمان کودک ممیز می باشد که ایشان اشاره به ایمان آوردن علی بن ابی طالب می کنند و معتقد است که همچنانکه پیامبر ایمان علی (ع) را در سنین پائین پذیرفت این امر در جاهای دیگر هم صادق است .

4- احترام به انسانیت و آزادی : ابوحنیفه زن را در انتخاب همسر آزاد گذاشته و اجبار هسر را امری نادرست و نا مشروع می داند.

5- احترام به سیادت زمام دار مسلمین : امام ابوحنبفه معتقد است که اگر فردی زمین بایری را بدون اجازه امام احیاء کند مالک آن نمی شود.

6- اقسام علم فقه علم فقه از دیدگاه ابوحنیفه دو بخش دارد الف)فقه اکبر: که عبارتست از دانستن امور اعتقادی از قبیل ایمان ، شناخت صفات خداوند ،ایمان به نبوت و معاد . ب) فقه اصطلاحی که عبارتست ازعلم به احکام شرعی که از ادله تفصیلی گرفته شده است از قبیل نماز و روزه و کیفرها و000 تمام احکام روزمره از جمله عبادات ، معاملات و ارتباطات باید از فقه اصطلاحی آموخته شود .
6
- اصول و قواعد امام ابوحنیفه در عمل به نصوص :

امام ابو حنیفه صرفا حافظ و راوی حدیث نبوده بلکه از او قواعدی در باب حدیث نقل شده است که بعدها به آن " ترتیب الادله " گفته شده است امام ابوحنیفه معتقد به رای و قیاس بود و ایشان را امام اهل رای می گفتند اما ایشان برای جلوگیری از بدعت ، رای را در جایی بکار می برد که آیه و یا حدیثی از پیامبر موجود نباشد و یا اینکه در چند مورد آنرا بر خبر واحد ترجیح می داد .
خبر واحد، روایتی است که به حد تواتر نرسیده و آنرا بیش از چند نفر نقل نکرده اند .در این زمینه ابوحنیفه اصولی را ذکر می کند که لازم به یادآوری است .
1- قبول نمودن احادیث مرسلی که از افراد معتمد روایت نموده اند.
2- عرضه خبرهای واحد بر اصولی که بعد از تحقیق و بررسی نصوصی گردآوری شده است ،هنگامی که خبر واحد با این اصول مخالف باشد ،امام ابو حنیفه به اصل و قاعده تمسک می جوید وخبر را شاذ می شمارد.
3- عرضه خبرهای واحد بر ظواهر قرآن ،وقتی که آیه و حدیث با هم مخالف باشند ،آیه ارجحیت دارد .
4- حدیث مخالف سنت مشهور نباشد ، چه سنت عملی و چه سنت قولی ، تا به دلیل قوی عمل شده باشد .
5- راوی بر خلاف مقتضای حدیث خود عمل نکند.
6- از جانب علمای سلف بر آن لعنی وارد نشده باشد.
7- هنگام اختلاف روایات در حدود و کیفرها به آسان ترین ها عمل شود.
8- راوی آنچه را که روایت نموده است از لحظه برداشت تا هنگام اداء ،به طور دائمی حفظ کرده باشد و هیچ نوع نسیان و فراموشی بر آن عارض نشده باشد.

منابع و مآخذ:
1- جلوه هایی از زندگانی امام ابوحنیفه وهبی سلیمان غاوجی
2- الخیرات الحسان فی مناقب الامام ابی حنیفه احمدبن محمد ، ابن حجر هیثمی
3- چهار امام اهل سنت و جماعت محمد رئوف توکلی
4 فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه جعفری ، حنفی، شافعی ، مالکی ، حنبلی
محمد جواد مغنیه


نوشته شده در یکشنبه 89/5/3ساعت 3:15 عصر توسط م الف نظرات ( ) |


Design By : Pichak