سفارش تبلیغ
صبا ویژن




























.او می آید ... یوم ندعوا کل اناس بامامهم

قرآن بارها مى‏فرماید: به منطق و حقّ فکر کنید، نه به تعداد نفرات و تعبیراتى از قبیل: «اکثرهم لا یعملون»(1)، «اکثرهم فاسقون»(2)، «اکثرهم کاذبون»(3) را به کار برده است.
قرآن مى‏فرماید: هر گامى و کلامى باید بر اساس بصیرت باشد «ادعوا الى اللَّه على بصیرة اَنا و مَن اتّبعنى»(4) امام حسین‏علیه السلام و حضرت ابوالفضل و اصحاب‏علیهم السلام روز عاشورا ده سخنرانى کوتاه براى موعظه و ارشاد مردم داشتند.

قرآن، از ایثارگران تجلیل مى‏کند؛ «و یؤثرون على انفسهم»(5)، در کربلا جلوه‏هاى بسیارى از ایثار به چشم مى‏خورد که نمونه‏ى بارز آن ایثار حضرت ابوالفضل العباس‏علیه السلام است.

قرآن به عفو کردن و پذیرش عذر مردم سفارش مى‏کند که نمونه‏ى بارز آن در کربلا عفو و بخشش حرّبن یزید ریاحى است.

قرآن مى‏فرماید: «و العاقبة للمتّقین»(6)و «و العاقبة للتقوى»(7) نام نیکى از دهها هزار جنایتکار در کربلا نیست، امّا نام 72 تن سرباز امام حسین‏علیه السلام همچنان زنده است.

قرآن مى‏فرماید: اى پیامبر! ما نامت را بلند داشتیم؛ «و رفعنا لک ذکرک»(8)، در کربلا نام حسین‏علیه السلام براى همیشه بلند آوازه ماند.

قرآن مى‏فرماید: «واُمرت لان اکون اوّل المسلمین»(9) یعنى رهبر باید پیشگام باشد و در کربلا امام حسین‏علیه السلام فرزندش على اکبرعلیه السلام را قبل از جوانان بنى‏هاشمى به میدان نبرد فرستاد.

قرآن مى‏فرماید: «فاستقم کما اُمرتَ و مَن تابَ مَعَک»(10) اى پیامبر! تو و یارانت استقامت بورزید، در کربلا بهترین جلوه‏هاى استقامت را در امام حسین ویارانش‏علیهم السلام مى‏بینیم.

قرآن به جاى نام‏بردن از افراد، ملاک‏ها و معیارها را بیان مى کند. مثلاً مى‏فرماید: مولاى شما کسى است که در رکوع نمازش انگشتر خود را به فقیر داد و در یک لحظه بین نماز و زکات را جمع کرد، و این مردمند که باید جستجو کرده مصداق آیه را پیدا کنند، در کربلا امام حسین‏علیه السلام نفرمود: من با یزید بیعت نمى‏کنم، بلکه فرمود: «مثلى لایبایع مثله» یعنى خطِ ستیز حقّ و باطل در طول تاریخ بوده، هست و خواهد بود. قرآن مى‏فرماید: بدى‏هاى مردم را با خوبى جواب دهید؛ «ویدرؤن بالحسنة السیئة»(11)، در کربلا حُرّ راه را بر امام مى‏بندد، ولى امام حسین‏علیه السلام به تشنگان لشکر حُر و حتّى به اسب‏هاى آنها آب مى‏دهد.

قرآن مى‏فرماید: «و العاقبة للمتّقین»(6)و «و العاقبة للتقوى»(7) نام نیکى از دهها هزار جنایتکار در کربلا نیست، امّا نام 72 تن سرباز امام حسین‏علیه السلام همچنان زنده است.

قرآن پیروى از خدا و اولیاى الهى و وفادارى را سفارش مى‏کند، برخى یاران امام حسین علیه السلام که جان خود را براى نماز ظهر عاشورا سپر کرده و تیرها را به جان خریدند هنگامى که امام بعد از نماز و در لحظه آخر عمر آنان بالاى سرشان آمد آنها پرسیدند: آیا وفا کردیم؟ گویا تا آن لحظه نسبت به وفادارى خود شک داشتند!

قرآن در بسیارى از آیات سفارش به توحید مى‏کند، جمله‏اى که امام حسین علیه السلام فرمود: «لا معبود سواک» بهترین جلوه‏ى این آیات است.

قرآن به نهى از منکر و غیرت دینى و دفاع از حریم سفارش مى‏کند، در کربلا آخرین جمله امام حسین علیه السلام در گودى قتلگاه به لشکر یزید این بود که به خیمه‏هاى من حمله نکنید و ناموس مرا پاس دارید و اگر دین ندارید لا اقل در دنیا آزاد مرد باشید!

قرآن به تسلیم و رضا در پیشگاه خدا سفارش مى‏کند، امام حسین علیه السلام نیز که روزى بر دوش پیامبراسلام‏صلى الله علیه وآله و روزى زیر سُم اسبان بود، در هر حال راضى و تسلیم خداوند است


نوشته شده در جمعه 90/5/7ساعت 3:27 عصر توسط م الف نظرات ( ) |

... و اِن اَدخَلتَنی النّارَ اَعلَمتُ اَهلَها اَنّی اُحِبُک.

. واگر به به دوزخم بری به دوزخیان اعلام می کنم که من تو را دوست دارم...

                                                                                (فرازی از مناجات شعبانیه)


نوشته شده در یکشنبه 89/5/3ساعت 3:15 عصر توسط م الف نظرات ( ) |

مذهب حنفی یکی از پنج مذهب بزرگ اسلام و یکی از چهار مذهب اهل تسنن می باشد که طرفداران زیادی در جهان اسلام دارد موسس این مکتب فقهی امام ابوحنیفه است که ابتدا درباره زندگی نامه و عقاید ایشان بحث می کند.

1- امام ابوحنیفه: ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی مشهور به امام اعظم در کوفه متولد شد اجدادش در اصل ایرانی واهل کابل یا ترمذ بوده اند. ابوحنیفه در عصر عبدالمالک بن مروان خلیفه عموی به دنیا آمد و در زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز، هوش و استعداد خود را در زمینه علمی نشان داد. او خود ذکر کرده که علم آموزی را نزد اصحاب عمرو اصحاب علی آموخته و در محضر یاران عبدالله بن عباس هم تلمذ کرده است مشهورترین استادش حماد بن ابی سلیمان اشعری بوده است که در فقاهت استادی مبرز بوده است از شاگردان ابوحنیفه نیز می توان به موارد زیر اشاره کرد1- ابو یوسف ( فقیه) 2- ابو عبد الله محمد بن حسن شیبانی (فقیه و ادیب) 3- زفر بن الهذیل 4- حسن بن زیاد لولویی کوفی .
نبوغ ابو حنیفه وقتی پدیدار شد که مذهب فقهی مستقلی را تاسیس کرد البته او کتاب مستقلی را برای این مذهب تالیف نکرده ولی شاگردانش مثل ابو یوسف و محمد کتابهایی را تالیف کرده اند.

2- اصول مذهب ابو حنیفه
ابو حنیفه می گوید برای استنباط احکام نخست به کتاب خدای تعالی مراجعه می کنم ، اگر نتوانستم از کتاب خدا و سنت پیغمبر (ص) حکمی استنباط کنم از گفته های صحابه بهره گرفته و بقیه را رها می نمایم و به قول دیگری عمل نمی کنم منابع تشریعی ای که امام ابوحنیفه در استنباط مسائل به آنها اتکا می نمود عبارتند از : قرآن ، سنت نبوی ، اتفاق نظر مجتهدان صحابه و دیگران و قیاس . البته بعد از این چهار منبع نوبت به استحسان می رسد.

3-شرایط عمل به قیاس :
قیاس عبارت است از الحاق حکمی غیر منصوص به حکم منصوص هنگام وجود علت مشترک .
ابوبکر بن احمد بن ابی سهل سرخسی شرایط عمل به قیاس را در مذهب ابوحنیفه پنج چیز می داند 1- حکم اصل مقیس علیه ، به وسیله نص دیگری به آن اختصاص نیافته باشد 2- حکم معقول نباشد 3- فرع یعنی مقیس منصوص نباشد 4- حکم در مقیس علیه ، بعد از اثبات علت بر حال خود باقی بماند 5- قیاس متضمن ابطال لفظی از الفاظ منصوص نباشد.

4- ویژگیهای فقه امام ابو حنیفه :
1- آسانگیری در عبادات و معاملات : ایشان علاوه بر آب مایعات پاک دیگری را هم پاک کننده می دانند یا مثلا در مورد معاملات ، خریدن چیزی را که مشتری ندیده روا می داند و موارد دیگری که در کتابها ذکر شده است.
2- رعایت جانب فقرا و افراد ناتوان : وی زیور آلات زنان را دارای زکات می داند و در این زمینه کمکی به فقرا می شود ابوحنیفه حکمی دارند در باب این که فردی که بدهی اش به اندازه اموالش باشد ، لازم نیست بدهیش را بدهد.

3- تصحیح عملکرد انسان تا حد ممکن : در این زمینه ابوحنیفه مطالبی را ذکر نموده که از جمله آنها درست بودن ایمان کودک ممیز می باشد که ایشان اشاره به ایمان آوردن علی بن ابی طالب می کنند و معتقد است که همچنانکه پیامبر ایمان علی (ع) را در سنین پائین پذیرفت این امر در جاهای دیگر هم صادق است .

4- احترام به انسانیت و آزادی : ابوحنیفه زن را در انتخاب همسر آزاد گذاشته و اجبار هسر را امری نادرست و نا مشروع می داند.

5- احترام به سیادت زمام دار مسلمین : امام ابوحنبفه معتقد است که اگر فردی زمین بایری را بدون اجازه امام احیاء کند مالک آن نمی شود.

6- اقسام علم فقه علم فقه از دیدگاه ابوحنیفه دو بخش دارد الف)فقه اکبر: که عبارتست از دانستن امور اعتقادی از قبیل ایمان ، شناخت صفات خداوند ،ایمان به نبوت و معاد . ب) فقه اصطلاحی که عبارتست ازعلم به احکام شرعی که از ادله تفصیلی گرفته شده است از قبیل نماز و روزه و کیفرها و000 تمام احکام روزمره از جمله عبادات ، معاملات و ارتباطات باید از فقه اصطلاحی آموخته شود .
6
- اصول و قواعد امام ابوحنیفه در عمل به نصوص :

امام ابو حنیفه صرفا حافظ و راوی حدیث نبوده بلکه از او قواعدی در باب حدیث نقل شده است که بعدها به آن " ترتیب الادله " گفته شده است امام ابوحنیفه معتقد به رای و قیاس بود و ایشان را امام اهل رای می گفتند اما ایشان برای جلوگیری از بدعت ، رای را در جایی بکار می برد که آیه و یا حدیثی از پیامبر موجود نباشد و یا اینکه در چند مورد آنرا بر خبر واحد ترجیح می داد .
خبر واحد، روایتی است که به حد تواتر نرسیده و آنرا بیش از چند نفر نقل نکرده اند .در این زمینه ابوحنیفه اصولی را ذکر می کند که لازم به یادآوری است .
1- قبول نمودن احادیث مرسلی که از افراد معتمد روایت نموده اند.
2- عرضه خبرهای واحد بر اصولی که بعد از تحقیق و بررسی نصوصی گردآوری شده است ،هنگامی که خبر واحد با این اصول مخالف باشد ،امام ابو حنیفه به اصل و قاعده تمسک می جوید وخبر را شاذ می شمارد.
3- عرضه خبرهای واحد بر ظواهر قرآن ،وقتی که آیه و حدیث با هم مخالف باشند ،آیه ارجحیت دارد .
4- حدیث مخالف سنت مشهور نباشد ، چه سنت عملی و چه سنت قولی ، تا به دلیل قوی عمل شده باشد .
5- راوی بر خلاف مقتضای حدیث خود عمل نکند.
6- از جانب علمای سلف بر آن لعنی وارد نشده باشد.
7- هنگام اختلاف روایات در حدود و کیفرها به آسان ترین ها عمل شود.
8- راوی آنچه را که روایت نموده است از لحظه برداشت تا هنگام اداء ،به طور دائمی حفظ کرده باشد و هیچ نوع نسیان و فراموشی بر آن عارض نشده باشد.

منابع و مآخذ:
1- جلوه هایی از زندگانی امام ابوحنیفه وهبی سلیمان غاوجی
2- الخیرات الحسان فی مناقب الامام ابی حنیفه احمدبن محمد ، ابن حجر هیثمی
3- چهار امام اهل سنت و جماعت محمد رئوف توکلی
4 فقه تطبیقی مذاهب پنجگانه جعفری ، حنفی، شافعی ، مالکی ، حنبلی
محمد جواد مغنیه


نوشته شده در یکشنبه 89/5/3ساعت 3:15 عصر توسط م الف نظرات ( ) |

الف: پیدایش وهابیت:
وهابیت یک تلقی خطرناک و قرائت خشک و خشن از اسلام است که توسط محمدبن عبدالوهاب در سرزمین حجاز ظهور نمود و با کشتارهای فجیعی سرانجام شبه جزیره عربستان را تسخیر نمود. محمد در سال (1115 هجری) در شهر عیینه چشم به جهان گشود و در سال (1207) وفات نمود پدرش از قضات حنبلی و در کودکی به او درس می داد اما دیری نپایید که متوجه اشتباهات فکری فرزندش گردید.
از نخستین کسانی که با این خرق عادت مخالفت و مبارزه کردند پدر و برادرش بودند که شاید بتوان گفت اولین کتابی علیه اعتقادات محمدبن عبدالوهاب توسط برادرش نگاشته شد.
محمد در همان اوان کودکی سخت مجذوب کتابهای ابن تیمیه حرانی و ابن قیم جوزی (هردو از علمای قرن هشتم) بود و خمیر مایه افکار و عقاید خود را از آنها گرفت.
محمد سفرهای زیادی نمود و مدتی نیز در اصفهان و قم تحصیل کرد سپس به موطن خود بازگشت و به نشر عقاید خود پرداخت مردم پس از آگاهی از عقاید وی، او را از شهر حریمله بیرون کردند و ناچار رهسپار زادگاهش شهر عیینه گردید اما خبر افکار و عقاید نادرست او به امیر احسا و قطیف رسید و به حکمران عیینه دستور داد وی را به قتل برساند محمد به ناچار به شهر درعیه پناه برد حاکم منطقه مزبور مردی از قبیله غنیزه به نام محمد بن سعود بود شیخ با وی ملاقات نمود و افکار خود را بر او عرضه داشت و به او اطمینان داد که به وسیله او می تواند بر تمام سرزمین نجد مسلط گردد.
ب: کارنامه وهابیت در بدو پیدایش
پیروان محمدبن عبدالوهاب با حمایت قوای تحت فرمان (محمد بن سعود) به شهرهای مختلف حجاز حمله کردند و برای ترویج وهابیگری و در واقع کشور گشایی دست به کشتار و خون ریزی عجیبی زدند و اموال زیادی را به تاراج بردند.
بعد از وفات محمدبن  عبدالوهاب پادشاهان سعودی برنامه های او را دنبال کردند و دایره حکومت خود را گسترش داده و بر تمام نجد و حجاز تسلط یافتند.
از جمله اعمال بسیار وحشتناکی که در تاریخ وهابیت ثبت گردیده قتل عام مردم طائف و از آن وحشتناک تر کشتار بی رحمانه مردم عراق به ویژه شهر کربلا است برخی مورخان عدد کشته شدگان کربلا در جریان حمله وهابی ها را یکصد وپنجاه هزار تن! نوشته اند و می گویند جوی خون در کوچه های کربلا به راه افتاد و جالب این که اسم این کار را جهاد فی سبیل الله و مبارزه برای نشر توحید می گذاردند.
ج: وهابیت در دوران معاصر
از جمله میوه های تلخ این شجره خشونت در عصرما، «طالبان» در افغانستان و «سپاه صحابه» در شبه قاره و «القاعده» در کل خاورمیانه هستند و دیدیم که هر کدام از این ها چه تصویر زشتی از اسلام در اذهان و عقول جهانیان ترسیم کردند و چگونه توانستند چهره سپید اسلام را در وجدان جهانی با مرکب جهل و جمود سیاه کنند و ضربه ای را که آنها به اسلام (که در حال پیشروی در جهان است) وارد آوردند ضربه ای جبران ناپذیر است.
ملت مجاهد افغانستان قوای ارتش سرخ روس را به زانو درآورده بودند و دولت دست نشانده شوروی را ساقط کردند، در مدت زمان کوتاه سلطه طالبان چنان به ستوه آمدند که به ناچار از میان بد و بدتر، بد را برگزیدند و برای رهائی از شر سلطه طالبان تن به ذلت اشغال دادند در عراق نیز چنان خشونت آفریدند که عرصه حیات بر ملت خسته و ستمدیده تنگ کردند. در الجزایر نیز چنان فاجعه آفریدند که خاطرات تلخ دوران استعمار یک بار دیگر تجربه و تداعی گردید.
د ـ تعلیمات وهابیت
خشونت جوهره ی تعلیمات وهابیت است و دلیل آن همان تلقی غلطی است که از چهار واژه (کفر و ایمان) و (شرک و توحید) دارند آنان با هیچ اندیشه دیگری سرآشتی و مدارا ندارند و در تحمیل عقیده خود بر دیگران ابدا مجامله و تعارف نمی کنند و به آسانی حکم کفر و شرک هر کس را صادر نموده و خون و مال عرض او را مباح می شمارند، در نتیجه:
1ـ وهابیت بدعتی است که عملاً باعث اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان جهان گشته و طبیعی است که از حمایت دول استعمارگر برخوردار باشد.
2ـ وهابیت فقط اعتقادات و افکار خود را حق دانسته و غیر خود را محکوم و بعضاً تکفیر می نماید، لذا تلقی نمودن این تز که وهابیت فقط در تقابل با تشیع است و همچنین وهابیت مساوی با اهل سنت تصور شود، خود دامی دیگر است که توسط دشمنان نهاده شده و بایستی به شدت با آن برخود نمود زیرا که وهابیت در مقابل با تمامی مسلمانانی است که ایده های آنان را باور ندارند و در این مصاف، جعفری با شافعی و مالکی و حنفی و ... هیچ فرقی با هم ندارند.


نوشته شده در یکشنبه 89/5/3ساعت 3:15 عصر توسط م الف نظرات ( ) |

رویکرد غرب به معنا و مهدویت

 شمار بی سابقه ای از مردم انگلیس که اکثریت آنان را زنان تشکیل می دهند در نتیجه شکاف عمیق میان کلیساهای کاتولیک و پروتستان، هر روزه به اسلام می گرایند. تعداد چشم گیر افرادی که هر روزه به اسلام روی می آورند سبب شده تا این دین به طور سریعی به عنوان مکتب عقیدتی حائز اهمیتی در این کشور به شمار آید. به عقیده »رز کندریک«، یک معلم تعلیمات دینی دبیرستان »هال« در انگلیس و نویسنده کتاب تحلیلی بر قرآن کریم در بیست سال آینده تعداد افرادی که به اسلام گرایش پیدا می کنند مساوی و یا بالغ بر تعداد مسلمانان مهاجر به کشور انگلیس خواهد بود. وی هم چنین بر این عقیده است که: »اسلام همانند مسیحیت، یک دین جهانی است و هیچ ملیتی نمی تواند ادعا کند که اسلام منحصر به اوست«.
موج گرویدن به دین اسلام علی رغم ارائه تصویر و تبلیغات سوء در رسانه های غربی، روز به روز در حال افزایش است. در حقیقت گرایش به دین اسلام، از زمان انتشار کتاب سلمان رشدی، جنگ خلیج فارس و کشتار مسلمانان در بوسنی، شدت بیشتری پیدا کرده است و گرچه در تبلیغات غرب این گونه وانمود می شود که دین اسلام حقی را برای زنان قایل نشده و همواره آنان را در محرومیت قرار داده است، تعداد زنانی که روز به روز به اسلام می گروند نسبت به تعداد مردان، از افزایش بیشتری برخوردار است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا، تعداد زنانی که به اسلام گرویده اند چهار برابر مردانی است که در این کشور اسلام را دین خود قرار داده اند. بسیاری از تازه مسلمانان انگلیسی از طبقه متوسط جامعه هستند.
تحقیقی که مؤسسه اسلامی شهر »لیستر« انگلستان انجام داده، نشان می دهد که اغلب افرادی که به اسلام گرویده اند، حدود 30 تا 50 سال سن دارند. البته تعدادی از دانشجویان این کشور نیز به اسلام گرویده اند که این خود نشان از عقلانیت دین اسلام دارد. »محمد« یکی از تازه مسلمانان انگلیس می گوید: »خورشید اسلام در غرب طلوع خواهند نمود«. »عالیه حائری« روان شناس آمریکایی که 15 سال پیش به اسلام گرویده است بر این عقیده است که طلوع این خورشید آغاز شده است. وی که مشاور یک مؤسسه انتشاراتی ادبیات مذهبی است، تصریح می کند: »غربیان با تحقیق و با چشمان باز به اسلام گرایش پیدا می کنند«. به عقیده برخی افراد، در نتیجه تقابل و تعامل میان تعالیم مذاهب، افراد در کشورهای غربی با اسلام و آموزه های ناب آن آشنایی پیدا کرده و به اسلام روی می آورند برخی دیگر، موج تبلیغات منفی علیه اسلام در رسانه های غربی را سبب گرایش غربیان به دین اسلام و هر چه کامل تر نمودن اطلاعات خود نسبت به این دین می دانند.
 از طرف دیگر غربیانی که از وضعیت جامعه خود به ستوه آمده اند - روی آوردن افراد به جرم و جنایت، اختلافات خانوادگی، مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی - اصول و قوانین مدنی اسلام را سرلوحه زندگی خود قرار می دهند. برخی از مستبصرین که قبلاً مسیحی بودند و در نتیجه اختلاف و شکاف میان کلیساهای مسیحیت و نامفهوم بودن واژه های تثلیث و مسیح به عنوان پسر خدا، دچار سرخوردگی شده اند.
برخی از این افراد نیز از طریق تحقیق و عقل گرایی به دین اسلام مشرف شده اند. »رز کندرلیک« در این زمینه می گوید: »زمانی که در دانشگاه دانشجوی رشته الهیات بودم، بحثهای زیادی در رابطه با ادیان الهی مطرح می شد که این خود عامل گرایش من به اسلام بود«. »مایمونا« که در یک خانواده مسیحی پرورش یافته است، در سن پانزده سالگی به اسلام مشرف شد. وی پس از بحث و تبادل نظر با زنان راهبه کلیسا و تحقیق درباره آموزه های دین مسیحیت، یهودیت، اسلام و آئین بودا و غیره، دین اسلام را به عنوان مکتب عقیدتی خود پذیرفت. »هدی خطاب« نویسنده کتاب زنان مسلمان که ده سال پیش در زمان تحصیل خود در رشته ادبیات عرب به اسلام گرویده است می گوید: »مبانی دین مسیحیت همواره در تغییر است و برخی نظرات آن پایه منطقی ندارد؛ اما اسلام همواره در اصول خود همانند به جا آوردن نمازهای پنج گانه و یومیه، استوار و قاطع است. نماز سبب می شود که مادام خداوند را در نظر داشته باشیم و ارتباط خود را با او قطع نکنیم«.


نوشته شده در یکشنبه 89/5/3ساعت 3:15 عصر توسط م الف نظرات ( ) |


Design By : Pichak